کتاب داستان هایدی
این داستان، دربارهی دختر کوچک و زیبایی به نام هایدی هست که با پدربزرگش تو روستای کوچکی در زیر سایه های نخل صنوبر شاد زندگی میکردن. تا اینکه روزی از روزها عمهی هایدی به روستا اومد تا هایدی رو با خودش به یکی از شهرهای بزرگ آلمان ببره و تا با دختری به اسم کلارا دوست بشه. کلارا نمیتونست راه بره و روی ویلچر مینشست به همین دلیل خیلی افسرده و گوشهگیر شده بود. اما زمانی که هایدی براش از روستا، گل هاش و حیواناتش همچنین آدمهای مهربونی که داشت و فضای سرسبزش صحبت کرد، کلارا خیلی دلش خواست به روستای هایدی بره و تمام ایناها رو از نزدیک ببینه و این باعث شد اتفاقات قشنگ و دلپذیری تو زندگی کلارا رخ بده و اونو از زندگی غمگینش نجات بده.
بخشی از کتاب داستانهای کلاسیک Heidi
یک سال گذشت و هایدی هشت ساله شده بود. در یک صبح بهاری، هایدی مرد میانسالی رو دید که لباس مشکی بر تن داشت و به سمت کلبه میآمد. او کشیش دهکده بود و میآمد تا از عمو آلم درخواست کند که زمستان را در دهکده بماند تا هایدی بتواند به مدرسه برود. اما پدربزرگ پیرمردی لجوج و سرسخت بود. او از روستایی ها به شدت متنفر بود و نمیخواست کاری را در کنار آنها انجام دهد.
خرید و قیمت کتاب شرکت هایدی
برای ثبت سفارش و خرید آسان کتاب هایدی کافیه فقط به سایت کتابلند مراجعه کنین تا در کمترین زمان ممکن و کیفیت عالی کتاب اون رو به دستتون برسونیم. همچنین کتاب هایی مثل باغ مخفی، سفرهای گالیور و جریزهی گنج رو در کنار کتاب هایدی تهیه کنین و برای بچههاتون بخونین تا لذت ببرن.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.