کتاب بیگانه

بذار یکم از رمان بیگانه بیشتر برات بگم

کتاب فارسی بیگانه The Stranger اثر آلبرت کامو، از زبان یک شخص خیلی درونگرا گفته میشه که نسبت به همه اتفاقای مهم زندگی بی تفاوته. حتی هیچ حس خاصی بعد از مرگ مادرش هم نداشت. مرسو، شخصیت اصلی این داستان به نوعی، دنیا و زندگی کردن رو کاری بیهوده میدونه، اون افسردگی نداره ولی بی تفاوتی بزرگی نسبت به دنیا و اتفاقای اون داره. از طرفی با این افکار پوچ گرایی نسبت به غم و سختی های دنیا بی تفاوته و منطقی تر میتونه تصمیم بگیره ولی از طرف دیگه نمیتونه تو زندگیش دنبال هدفی باشه و پیشرفت کنه. این کتاب ازونجایی برای خوانندگانش جذابه که یه زندگی بدون وابستگی به هر نوع احساسات، روابط، مادیات و .. رو به زیبایی به رخ میکشه و شمارو به فکر فرو میبره.

شما با نزدیک شدن به انتهای کتاب بیگانه، حسابی جا میخورید. با رخ دادن اتفاقاتی در پایان قصه، وقتی عمیقا به جزئیات فکر میکنید، متوجه میشین که مرسو بی تفاوت نبوده بلکه هدفش از زندگی پیدا کردن حقایق بوده در نتیجه رفتاری بسیار منطقی تر از بقیه انسانها از خودش بروز میداده. در ادامه کتاب بیگانه شما وارد قسمت بعد میشین که زمان ازدواج و محاکمه مرسو است. مرسو با خودش فک میکند که رفتار او با دیگران میتونه آثار بدی روی خودش داشته باشه و اینجاست که رفتار های همیشه بی تفاوت مرسو کمی تغییر میکنه. آلبرت کامو، نویسنده کتاب بیگانه گفته که رمان بیگانه از فلسفه آبزورد پیروی میکنه. این فلسفه میگه دنیا هیچ معنی نداره و تلاش آدم ها برای معنی دادن به دنیا بیهودس. این اثر در کشورهای مختلف جهان به زبان های زیادی ترجمه شده و همچنین از بزرگترین آثار کلاسیک در تاریخ هم شناخته می شود.

آلبرت کامو رو بهتر بشناسیم

آلبرت کامو، نویسنده کتاب بیگانه L’Etranger در سال 1913 در الجزایر متولد شد و چون این کشور از مستعمره های فرانسه بود و کامو هم سالیان زیادی در فرانسه زندگی کرده بود، بسیاری از نویسندگان او را به عنوان یک فرانسوی میشناسن. آلبرت با نوشتن کتاب هایی موفق مثل رمان طاعون، مرگ خوش، حکومت نظامی، خطاب و عشق تونست مشهور بشه. آلبرت کامو در جنگ جهانی دوم هم شرکت کرد ولی مدتی بعد بخاطر بیماری سل از جنگ بیرون شد. آلبر در نهایت در سال 1957 موفق شد برنده جایزه نوبل شه.

بیا قسمتی از کتاب L’Étranger باهم بخونیم

امروز در اداره خیلی کار کردم. رئیس مهربان شده بود. از من پرسید که آیا زیاد خسته نشده ام. همچنین، میخواست سن مادرم را بداند. برای اینکه اشتباهی نکرده باشم، گفتم: شصت سالی داشت، و نفهمیدم چرا حالت تسکین یافته ای به خود گرفت و این مطلب را کار تمام شده ای تلقی کرد. یک دسته بارنامه روی میز انباشته بود که بایستی به همه آن ها رسیدگی می کردم. پیش از اینکه اداره را برای رفتن به ناهار ترک کنم، دست هایم را شستم.

هنگام ظهر این کار را بسیار دوست دارم، اما غروب، کمتر از آن لذت می برم، زیرا حوله ای که باید به کار ببرم، تمام روز استفاده شده و کاملا مرطوب است. روزی، این موضوع را به رئیس تذکر دادم. جواب داد که این اتفاق تاسف برانگیز است، ولی در عین حال موضوع بی اهمیتی است. کمی دیرتر از معمول، نیم بعد از ظهر، با امانوئل که در شعبه ارسال مراسلات کار می کند، بیرون رفتیم. اداره رو به دریا باز می شود و ما چند لحظه به کشتی های باری در بندر سوزان از آفتاب نگاه کردیم. در این لحظه، کامیونی در میان همهمه ای از سروصدای موتور و زنجیرهایش رسید امانوئل از من پرسید …..

برای خرید کتاب بیگانه چکار کنم؟

اگه شما هم از طرفداران رمان های خاص و متفاوت هستید، کتاب فارسی The Stranger میتونه شمارو از کلافگی دربیاره و ذهنیت جالبی بهتون بده. برای خرید کتاب بیگانه کتاب L’Etranger میتونین به وبسایت کتابلند مراجعه کنین تا با بهترین کیفیت و مناسب ترین قیمت هرکجای ایران عزیز که هستین به دستتون برسه.